نمیخوام بگم که قدر یه دنیا دوستت دارم... چون دنیا یه روز تموم میشه...
نمیخوام بگم که مثل گلی... چون گل هم یه روز پژمرده میشه...
نمیخوام بگم که سیاهی چشمات مثل شبهای پر ستاره اس... چون شب هم بالاخره تموم میشه...
نمیخوام بگم که مثل اب پاک و زلالی... چون اب که همیشه پاک نمیمونه...
نمیخوام بگم که دوستت دارم... چون منکه اصلا دوستت ندارم... بلکه من عاشقتم...
عشق خیس شدن دو دلدار در زیر باران نیست...
عشق اینست که من چترم را روی دلدار بگیرم و او نبیند...
چشم زیباست وقتی که پر از اشک باشه
اشک زیباست وقتی که برای عشق باشه
عشق زیباست وقتی که برای تو باشه
اولین طلیعه عشق آخرین تابش عقل است ... (سخنی از بزرگان)
عشق مرد قسمتی از زندگی اوست و عشق زن همه زندگی اوست ... (لرد بایرون)
همه به خاطر عشق زاده شده ایم ، عشق پایه و اساس هستی و تنها پایان آن است ... (دیز رائیلی)
اگر می خواهید دوستتان بدارند ، دوست بدارید و دوست داشتنی باشید...(فرانگلین)
« شب،مهتاب،من »
* * * * * * * * * * *
دیشب با خیال تو به مهتاب سفر کردم
از کنار شاخه بید زمان از یاد تو گذر کردم
این بار باز نگاهت همچون صدایت غم پنهانی داشت
زخم های دیرنت سرپوشی از پریشانی داشت
من با خیال تو دیشب از جاده ی بی انتهای شب گذر کردم
این بار باز هم از حسادت به مهتاب نظر نکردم
بی تو مرا، مهتاب رنگی دگر است
زلف های پریشان شب برایم غم دگرست
بی تو شب برایم کابوسی از آخرین نگاه توست
چشمان پور شور تو در شب برایم فانوس راه
بازکابوس رفتن تو در خیالم نقش می بست
با زلفی پریشان ، با زخم دیرینت سوار بر دوش باد
و کابوس رفتنت مرا به آتش کشید
بی تو بودن و بی تو به مهتاب نگاه کردن
برایم دردو کینه و آه و حسرت
دیشب با خیال یاد تو
شب را به صبح سر کردم
این بار هم باز از روی خجالت به تو نظر نکردم
بی تو بودن و بی تو به مهتاب نگاه کردن برای من کابوسی از رفتن دیرینه توست
حکایت عشق صبر کردنه..